مطا لب درج شده نظر **خراسان در تصو یر** نمی باشد

آرشیو خراسان در تصویر

سه‌شنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۸

بازخواني آخرين سكانس سقوط توپولف در مشهد؛ پروازهایي كه سقوط مي‌كنند؛ مديراني كه سكوت مي‌كنند

چرا همواره به دنبال علت وقوع حادثه بوده‌ايم وهيچ گاه نخواسته‌ايم از مسوولان بپرسيم كه در صنعت هوايي ايران چه استانداردهايي رعايت مي‌شود؟/ اين صنعت، صنعت كاملا تخصصي است نه سياسي كه بتوان با تصميمات زود گذر از آن گذشت

ایلنا: بعد از گذشت دو روز ازحادثه هواپیمایی تابان واکنش‌ها نسبت به این حادثه همچون سایر حادثه‌های هوایی بر روی عامل انسانی به عنوان تنها گزینه پیش روی مسوولان سازمان هواپیمایی کشوری نشان داد که در مواجهه با حوادث هواپیمایی همچنان مسوولان علاقه‌مند هستند تا برروی خطای انسانی به جای مدیریت بحران تکیه کنند در واقع خطای انسانی گذرگاهی برای فرار از زیر بار مسولیت توسط مسوولان ذیربط است.
چرا که در طی سال‌های گذشته با وقوع حوادث مشابه مسوولان به جای عبرت‌گیری از مدیریت‌های بحران و بررسی دلایل حادث شدن چنین اتفاقاتی بیشتر به فکرکنار زدن نوک پیکان اتهام از روی خود بوده‌اند.
بر اساس مدیریت بحران حوادث هوایی که تاکنون در موارد مشابه و همچنین موارد تازه رخ داده سال جاری نشان داده است آنچه باعث شد تا کنون نتوانیم بر چنین مشکلی فائق آئیم همسو شدن با جریان ساده‌ای بود که مسوولان سازمان هواپیمایی به جای روبرو شدن با علت اصلی چنین حوادثی نشان دادند به گونه‌ای که این مسوولان در ابتدایی‌ترین واکنش خود، در دسترس‌ترین عامل یعنی عامل انسانی را به عنوان علت رخ دادن این حوادث اعلام کردند.
در صنعت هوايي آنچه باعث سانحه می‌شود جنس نرم افزاری صنعت هوايي است نه سخت افزاري آن. بدين طريق كه چنانچه تحریم عامل اصلی عقب ماندگی صنايع و مخصوصا صنعت جهاني هوايي محسوب می‌شود اما بنا به استدلال کارشناسان امر هیچ‌گاه این تحریم‌ها موجب عقب ماندگی اين صنعت نشده است و با ابزارها و تخصص‌هاي موجود می‌توان این تحریم‌ها را مدیریت کرد چيزي كه در اين صنعت به آن توجه نمي‌شود.
دو چالش اصلی ساختاری و مدیریتی در اين صنعت موجب شده تا اين دو چالش همچون کلاف سر درگم موجب شوند تا مسوولان سازمان هواپیمایی کشوری هیچ‌‌گاه به دلیل اصلی وقوع حوادث هوایی پی نبرند و هیچ‌گاه ازسوانح حادث شده قبلي درس نگیریند به گونه‌ای که در دو هفته گذشته بیش از سه سانحه هوایی بزرگ در سكوت خبري خاص سازمان هواپيمايي پشت سر گذاشته شده تا اين سازمان بدون اعمال مديريت در اين صنعت شاهد وقوع حادثه بدتري در فرودگاه ركورددار سوانح هوايي يعني هاشمي نژاد باشد.
كه البته اين امر در ساير كشورها به بهترين شكل گزارش داده شده و مسوولان با روشن نمايي از زير بار مسوليت خود شانه خالي نمي‌كنند اما طرح اين چنين مسائلي در كشور ما از سوي مسوولان سازمان هواپيمايي بزرگ‌نمایی و سیاه‌نمایی قلمداد می‌شود و البته رييس اين سازمان كه در مقام معاون وزير راه و ترابري و پدر معنوي ايرلاين‌هاي كشور و از آن برتر نماينده سازمان جهاني ايكائو به خود اجازه مي‌دهد تا در نخستين دقايق وقوع حادثه كه هنوز علت آن مشخص نشده است به جاي پيگيري دلايل وقوع در مقابل چشمان نماينده‌هاي مردم مديرعامل شركت هواپيمايي تابان را مورد ضرب و شتم قرارداده و بدون دليل موجه اين ايرلاين را تهديد به لغو مجوز مي‌كند.
اين امر درحالي اتفاق مي‌افتد كه بنابر قوانين بين‌المللي حاكم بر صنعت هوايي كه يك صنعت جهاني و نه داخلي محسوب مي‌شود رئيس سازمان هواپيمايي يك مقام جهاني و نماينده ايكائو در هر كشوري محسوب مي‌شود به همين منظور كوچك‌ترين سانحه هوايي درهرنقطه‌اي از جهان در تمام سايت‌ها و شبكه‌هاي جهاني بازتاب گسترده‌اي پيدا مي‌كند و چنين واكنشي از سوي رييس سازمان هوايي بازخورد وسيعي در شبكه‌هاي جهاني در خصوص وضعيت ايران خواهد داشت و موجب مي‌شود تا صنعت هوانوردي كشور به زير علامت سوال جهاني برود كه اين امر با توجه به بازديد قريب الوقوع نمايندگان USOAP از صنعت هوايي ايران بسيارموثر و قابل تامل است.
از آنجا كه هواپيمايي يك تكنولوژي (هاي تك) است بايد مديران‌ هاي‌تك نيز در آن حضور يابند و همين تفاوت هواپيما با ساير وسايل نقليه كافي است كه بخواهيم مديران باتجربه را در راس اين صنعت ببينيم امري كه در تغيير مديريتي جديد سازمان هواپيمايي لحاظ نشده است و اين انتخاب موجب مي‌شود تا معاون وزير راه كه هيچ سنخيتي با اين تكنولوژي ندارد با تكيه بر اين مسند در مواجهه با چنين اتفاقي به جاي اعمال مديريت بحران براي كنار كشيدن خود از مهلكه مديرعامل ايرلاين را به ميانه ميدان هدايت كرده و حتي به وي تعرض مي‌كند كه البته اين امر مشخص مي‌سازد كه اين مدير، يا فرد بسيار احساساتي است كه در اين صورت گزينه مناسب رياست براين سازمان حساس نيست و يا از پشتوانه محكم حمايتي در دولت بر خوردار است كه مي‌تواند در دقايق نخست چنين حادثه‌اي واكنشي حذفي از خود نشان دهد.
البته تكيه فردي با داشتن سوابق دو ساله در كيش اير و دارا بودن مدرك دانشجوي فوق ليسانس حقوق و گواهينامه خلبان 2از آموزشكده هوانوردي در مقابل اساتيد خلباني كه ده‌ها هزار ساعت پرواز را در كارنامه خود دارند و هم اكنون به عنوان كاپيتان‌هاي برجسته ايراني حتي بدون ذكر نام نيز جاودانه خواهند ماند مشخص مي‌كند كه چرا بايد در عرض مدت كوتاه تغيير و تحول در سازمان هواپيمايي شاهد گسترش حوادثي مي‌شويم كه البته برخي از آنها به مدد سكوت خبري حاكم بر اين سازمان منتشر نمي‌شود و البته بايد شاهد كنارگذاري مديران با تجربه در سازمان هواپيمايي باشيم كه جاي خود را به مديران كم تجربه مي‌دهند.
البته سابقه مخالفت رييس سه ماهه سازمان هواپيمايي با شركت هواپيمايي تابان نشان داد كه موضوع حذفي رييس سازمان نه به لحظه وقوع حادثه كه پروسه سه ماهه دارد چرا كه در طول مدت رياست وي بر اين سازمان، هواپيمايي 4 ساله تابان كه در طي سال‌هاي گذشته در روز حمل‌ونقل (16 آذر) بنا به مديريت عمليات صحيح مورد تقدير مقام عالي وزارت قرار گرفته است، به يك باره مورد خشم و غضب مقام مافوق خود كه رييس ايرلاين رقيب نيز محسوب مي‌شود قرار گرفته و مجبور بوده است در طي سه ماه گذشته مجوزهاي پروازي را به صورت هفتگي و مسيرهاي پروازي خود را روزانه دريافت كند كه اين امر به خوبي نشان مي‌دهد مديريت اين ايرلاين به دليل حساسيت اين موضوع نتوانسته است به طور شفاف همچون روال گذشته براي شركت هواپيمايي خود برنامه‌ريزي كند.
براساس قوانين سازمان هواپيمايي يك شركت هواپيمايي براي اخذ مجوز پرواز از سازمان هواپيمايي كه نماينده ايكائو است بايد در ابتدا طرح توجهي، نظام نامه مربوط به شركت و پس از آن تمام فعاليت‌هاي پيش‌بيني شده خود در تمام زمينه‌هاي بازرگاني و اقتصادي و .. مورد نظر را به تاييد حاكميت(سازمان هواپيمايي) برساند و حاكميت به اعتبار آن مجوز فعاليت پروازي AOC اهدا مي‌كند و مشخص نيست كه چرا هنگامي كه برخلاف مقررات و قوانين و حتي بي سابقه در 50 سال گذشته ظرف 3ماه گذشته فعاليت اين شركت روزانه تعريف مي‌شده است؟
از ديدي ديگر نيز بايد اين سوال مطرح شود كه چرا همواره به دنبال علت وقوع حادثه بوده‌ايم وهيچ گاه نخواسته‌ايم از مسوولان بپرسيم كه در صنعت هوايي ايران چه استانداردهايي رعايت مي‌شود؟ تا چه حد از سوانح اتفاق افتاده در طول سي سال گذشته درس گرفته‌ايم؟
سازمان هواپيماي به‌عنوان نماينده ايكائو وظايفي را براساس قوانين بين‌المللي و داخلي برعهده دارد كه موظف است نسبت به تدوين قوانين بين‌المللي اهتمام بورزد و براي اعمال نظارت خود دستورالعمل‌ها و آيين‌نامه‌هاي مربوطه را بنويسد و تلاش كند كه اين مقررات داخلي و بين‌المللي رعايت شود. اين تلاش كه همان نظارت براساس مقررات است كه در حد استانداردهاي ايكائو تعريف نشده است.
در صنعت هوانوردي ايران، خلبان‌ها و شركت‌هاي هواپيمايي براساس چك ليست‌هاي ارائه شده از سوي سازمان موظف به انجام مقررات هستند و بايد تنها بر اساس تعريف‌هاي خاص موجود به چك تجهيزات و وسايل و استانداردهاي موجود باشد. بنا به شواهد مستند در صنعت هوانوردي هيچ فعاليتي را نداريم كه تعريف نشده باشد به گونه‌اي كه حتي در كوچك‌ترين موارد همچون استفاده از آب آشاميدني نيز بايد قوانين خاص براي كاپيتان و كمك خلبان رعايت شود و حال با اين قوانين سخت و پيشگيرانه جاي سوال دارد كه نماينده ايكائو ايران (رئيس سازمان هواپيمايي) بدون در نظر گرفتن زمان چند دقيقه‌اي از وقوع اين حادثه در مقابل چشمان نمايندگان مديرعامل ايرلاين را تهديد به لغو مجوز پرواز مي‌كند درحالي كه هنوزهيچ صحبتي از اعلام نظر كارشناسي درباره علت وقوع نشده است.
اين در حالي است كه مهمانداران هواپيماي تابان براي نخستين بار در كشور تنها در60 ثانيه تمام مسافرين را كه بعضا سالخورده و ناتوان بوده‌اند از هواپيما تخليه كرده بدون اينكه به هيچ كدام از آنها آسيبي برسد و البته اين به دليل آموزش و مانور بحران بوده است كه مديريت اين شركت هواپيمايي در يك ماه گذشته براي كادر پروازي خود ترتيب مي‌دهد، كاري كه در ايرلاين‌هاي ايراني بي‌سابقه بوده است.
بر اين اساس بايد ديد كه جايگاه اين صنعت در ايران كجاست و جايگاه مديريت كجاست؟ چرا كه اين صنعت، صنعت كاملا تخصصي است نه سياسي كه بتوان با تصميمات زود گذر از آن گذشت و براي اين صنعت مهم‌ترين موضوع مديريت است، چيزي كه در طي تغييرت چند ماه اخير به فراموشي سپرده شده است.
گزارش: نرگس رسولي

هیچ نظری موجود نیست: